نشان لشکر یکم زرهی اس اس | LSSAH
245,000 تومان
نشان لشکر یکم زرهی اس اس | LSSAH
توضیحات:
تا مارس 1933، SS از یک یگان کوچک زیر نظر SA جهت حفاظت از شخص هیتلر به تشکیلاتی بزرگ با 50 هزار عضو تبدیل شده بود.
پس تصمیم گرفته شد تا نیروی حفاظتی جدیدی از دل آماده ترین و بهترین مردان SS ایجاد شود و اینگونه Leibstandarte Adolf Hitler (محافظان جان آدولف هیتلر) متشکل از دو گروهان ایجاد شد.
گرچه در سال 1934 به دستور هاینریش هیملر، نام این یگان به Leibstandarte SS Adolf Hitler یا (LSSAH) تغییر کرد و به استعداد یک هنگ کامل پیاده نظام موتوریزه (پیاده نظام موتوریزه، وسایل حمل و نقل سریع ولی با سطح حفاظت و قدرت آتش پایین مثل موتورسیکلت، سایدکار، جیپ، وانت و کامیون در اختیار دارد) گسترش داده شد همچنین سازمان SS از SA که بوی کودتا از آن به مشام میرسید استقلال یافت.
چنان که SS گسترش مییافت معیارهای عقیدتی و فیزیکی خدمت در این هنگ محافظ شخصی هیتلر سخت تر شد.
هنگ LSSAH در 1935 و جریان نظامی سازی دوباره سارلاند منطقه مرزی با فرانسه، شرکت کرد. همچنین در الحاق سودتن لاند منطقه آلمانی نشین چکسلواکی و الحاق اتریش به آلمان پیشرو بود و در اشغال بوهم و موراوی (باقیمانده چک) شرکت کرد.
تا 1939 و در آستانه شروع جنگ، LSSAH به یک هنگ پیاده نظام کامل شامل سه گردان پیاده، یک گردان توپخانه و زیر واحدهای ضد تانک، شناسایی و مهندسی تبدیل شده بود.
با شروع بحران لهستان، تحت فرمان ورماخت قرار گرفت به لشکر 17 پیاده نظام ورماخت الصاق شده از جنوب در حمله به لهستان مشارکت کرد.
این هنگ در چندین نبرد سخت علیه تیپهای سواره نظام لهستانی که سعی داشتند به جناحین گازانبر های زرهی آلمان ضربه بزنند، شرکت داشت.
در نزدیکی ورشو نیز چند پاتک یگان های لهستانی محاصره شده را دفع کردن و از فرار آنها جلوگیری کرد.
این هنگ خود را یک یگان رزمی مؤثر نشان داده بود، اگرچه چندین فرمانده نیروی زمینی ارتش بخاطر تلفات زیاد آن ناراضی بودند.
سپس برای عملیات Fall Gelb به مرز هلند فرستاده شد و در درگیری هایی در هلند شرکت کرد.
پس از تسلیم فرانسه و امضای آتش بس بین دولت ویشی و آلمان نازی، LSSAH به استعداد یک تیپ (6500 نفر) گسترش داده شد و یک گردان ضد هوایی و چند اراده Sturmgeschütz یا Stug (نوعی توپ میدانی خودکششی، سوار بر شاسی یک تانک) به آرایش آن اضافه شدند و پرچمی که میبینید برای آن طراحی شد.
6 ماه آینده را برای عملیات شیر دریایی و حمله به بریتانیا، صرف تمرین و مانور عملیات آبی خاکی در رودخانه موزل کرد که نهایتاً به دلیل عدم موفقیت لوفتوافه در انهدام نیروی هوایی سلطنتی، عملیات کنسل شد.
در فوریه 1941 به بلغارستان برای حمله به یوگسلاوی و یونان فرستاده شد و ماموریتش حرکت پشت لشکر نهم زرهی در عمق خاک یونان بود. در آنجا با یگان های یونانی، بریتانیایی، نیوزیلندی و استرالیایی درگیر شد و بعد از تسلیم ارتش یونان موفق شد اسرای بسیاری از بریتانیایی ها بگیرد و بدین خاطر در رژه پیروزی در آتن شرکت کرد.
با نمایش خیره کننده در یونان، به فرمان هیملر به استعداد یک لشکر ارتقا یافت. گرچه بدلیل شروع بدون وقفه عملیات بارباروسا نیروهای جدید به آن اضافه نشدند.
بنا به دستور جدید آنها به گروه ارتش جنوب و گروه زرهی فیلدمارشال ژنرال فون کلایست الصاق شده و برای حمله به شوروی آماده شدند.
آنها در نبرد uman و فتح کیف شرکت کرده، سپس به جنوب برای نبرد در شبه جزیره کریمه فرستاده شدند و بعدتر در درگیری شدید در اطراف شهر روستوف شرکت کردند.
تا پایان عملیات بارباروسا LSSAH تا عمق 960 کیلومتر در جنوب شوروی پیشروی کرده بود.
با فرا رسیدن زمستان شوروی شروع به پاتک های سنگین کرده و LSSAH تمام زمستان را در نبرد های دفاعی با شرایط سختی مثل جیره غذایی 150 گرم در روز و دمای 40 درجه زیر صفر به مقیاس سانتیگراد گذراند.
در 1942 در عملیات Fall blau برای رسیدن به دریای خزر و نفت قفقاز و دو نیم کردن شوروی شرکت کرد و در نبرد بازپس گیری روستوف حضور داشت گرچه به دلیل تضعیف شدن در زمستان به نورماندی و فرانسه جهت تقویت فراخوانده شد و در آنجا به استعداد یک لشکر زرهی SS ارتقا یافت و از جمله 9 تانک تازه طراحی شده تایگر 1 دریافت کرد و لشکر یکم زرهی SS نام گرفت.
بعد از محاصره و انهدام ارتش ششم فیلدمارشال فون پائولوسدر استالینگراد، در 1943 فیلدمارشال فون مانشتاین درخواست نیروی کمکی برای دفع حملات سنگین شوروی در حومه شهر خارکوف کرد و لشکر یکم زرهی اس اس به نیروهای مانشتاین ملحق شد.
در اواخر ژانویه 1943 به خود خارکوف به صورت بخشی از سپاه زرهی SS فرستاده شد، در مقابل آنها صدها تانک T-34 از گروه متحرک پوپوف بودند، آرایشی در حد یک ارتش میدانی زرهی که نوک پیکان حملات شوروی را تشکیل میداد.
طی چند هفته نبرد سنگین علی رغم وارد کردن تلفات سنگین به کمونیست ها، سپاه زرهی SS از حوالی شهر به خود شهر رانده شد ولی در خود خارکوف پس از یک هفته نبردهای بسیار سخت، گروه متحرک پوپوف و چند لشکر شوروی به کلی منهدم شدند.
در راس پیروزی سپاه زرهی SS، لشکر یکم زرهی SS قرار داشت که تلفات سنگینی به دشمن وارد کرده ولی خود نیز متحمل 4500 نفر تلفات شده بود. بدیت ترتیب به دستور هیتلر میدان سرخ خارکوف به نام این لشکر (Platz der Leibstandarte SS Adolf Hitler) تغییر یافت.
با فرا رسیدن باران شدید بهار 1943, حملات بهاری متوقف شده و در این فرصت لشکر یکم زرهی با نبروهای کمکی تقویت شد. در این مقطع از لحاظ قدرت زرهی 12 تایگر 1، 72 پانزر 4, 31 شتوگ و 16 پانزر 3و2 در اختیار داشت.
سپس از جنوب در نبرد سهمگین کورسک مشارکت کردند و در 5 روز 50 کیلومتر در استحکامات دفاعی سنگین و میادین مین آنها نفوذ کردند. در اینجا با لشکر نهم هوابرد و سایر عناصر زرهی شوروی برخورد کردند. آلمانی ها که به شدت کم تعداد بودند موفق شدند 300 تانک دشمن را منهدم کرده و 300 اراده دیگر ا از کار بیاندازد.
اما با پاتک بسیار سنگین شوروی در نزدیکی اورل هیتلر عملیات تهاجمی را متوقف کرده و لشکر یکم زرهی به ایتالیا برای دفع حملات متفقین فراخوانده شد.
تلفات آنها در نبرد خونبار کورسک شامل 11 تانک و 474 کشته بود