پرچم پادشاهی اورشلیم
245,000 تومان
پرچم پادشاهی اورشلیم
توضیحات:
پنج صلیب در پرچم، معروف به صلیب اورشلیم برگفته از 5 زخم مسیح بر روی صلیب هستند.
در سال 1071 روم شرقی در نبرد ملازگرد از سلجوقیان شکست خورد و آسیای صغیر مورد تاخت و تاز سلجوقیان قرار گرفت. روم که آسیای صغیر را پس از نبرد بزرگ ماگنزیا در 190 قبل میلاد از یونانیان سلوکی گرفته بود، از آنموقع به تنهایی بر این سرزمین تسلط داشته و برای اولین بار آنرا را با دولتی دیگر شریک شد که این نشانه خطرناکی برای آنها بود.
پس از اسارت امپراتور رومانوس چهارم به دست آلپ ارسلان سلجوقی، شخص دیگری جای او به تخت نشست و چنانچه این وضعیت در تاریخ روم عادی شده بود، امپراتوری وارد یک بحران حاکمیت شد و چندین نفر مدعی امپراتوری در چند دهه به تخت نشستند و جنگ های داخلی زیادی در گرفت، بطوری که بعضی از مدعیان تاج و تخت از سلجوقیان کمک میگرفتند و شهر های مورد کنترل خود را تحت حفاظت پادگان های ترک قرار میدادند، این باعث شد در مدت کوتاهی سلجوقیان بدون درگیری مستقیم با روم تا ساحل دریای اژه و نیقیه دومین شهر امپراتوری برسند.
با به تخت نشستن امپراتور الکسیسوس کومننوس، روم شرقی در وضع اسفناکی قرار داشت؛ بغیر از مواضعی در شمال ترکیه امروزی چون ترابزون کاملا از آسیا بیرون رانده شده بود، از شمال رود دانوب پچنگ ها و از غرب توسط نورمن ها مورد حمله قرار میگرفت.
پس ایشان طی نامه نگاری از رهبر مسیحیت غربی (کاتولیک) پاپ اوربان دوم خواستند تا در ازای آشتی دوباره بین کلیسای ارتدوکس و کاتولیک (پس از 1054 که دو کلیسا به طور رسمی جدا شدند) ، بزرگان غرب را قانع کنند تا به کمک شرق بیایند.
در سال 1096 که پاپ اوربان دوم در موعظه های خود در فرانسه مردان و به خصوص نجبا را دعوت به اردوکشی و نجات برادران مسیحی در شرق میکرد، اشراف و شاهزادگان بسیاری جذب این پیام شدند. همچنین داستان های کشتار و حمله به زائران مسیحی توسط عشایر عرب (مانند زیارت بزرگ آلمانی ها در 1064) باعث تشدید احساسات میشد.
زمینداران و اشرافی چون رابرت کنت فلاندرز، ویلیام شاهزاده انگلستان، بویموند از نورمن های جنوب ایتالیا گادفری کنت بولیون وریموند کنت تولوز که از ارباب خود، پادشاه فرانسه ثروتمندتر بود به اردوکشی پیوستند.
تا اواخر سال 1096 نیروهای آنها با هدف نهایی بازپس گیری اورشلیم همگی در قسطنطنیه دور هم جمع شده و به اجبار برای امپراتور قسم خوردند که پس از فتح هر شهری که قبلا متعلق به روم بوده، آنرا به امپراتوری برگرداند.
در وصف این ارتش، فوشیه شارتری تاریخ نگار و کشیشی که خود در اردوکشی حضور داشته میگوید:« چه کسی تابهحال اینهمه زبان مختلف در یک ارتش شنیده؟ فرانکی، فریزی، آلبورگی، گلی، آلمانی، لوتارینیجی، باواریایی، نورمن، انگلیسی، اسکاتلندی، آکوتینی، ایتالیایی، داسی، اسپانیایی، یونانی، ارمنی و برتون.
اگر یک توتون یا برتون میخواست با من صحبت کند نه میتوانستم بفهمم چه میگوید نه میتوانستم پاسخ دهم.»
ارتش چند ملیتی صلیبی با کشتی های رومی روانه آسیا شد و آنها در مرحله اول شهر نیقیه را آزاد ساختند، در محاصره نیقیه همسر و فرزندان قلیچ ارسلان سلطان سلجوقیان روم (سلجوقیان کوچک) به اسارت آنها درآمد. آنها به پیشروی در آسیای صغیر ادامه دادند تا در حوالی دورلیم مورد کمین سلجوقیان قرار گرفتند و پس از نبردی سخت آنها را شکست دادند. پس از ابن نبرد سلجوقیان روم نتوانستند جلوی صلیبیون را بگیرند و تا رسیدن به کیلیکیه ارمنی, بیش از صد شهر رومی آزاد شده به امپراتوری برگردانده شد.
با پشت سر گذاشتن کیلیکیه و رسیدن به انطاکیه (گهواره مسیحیت) محاصره طولانی و بسیار سختی انجام شد. در این حین دو ارتش کمکی سلجوقی به سمت انطاکیه نیز منهدم شدند؛ اما محاصره چنان سخت و شهر چنان تسخیر ناپذیر بود که بخشی از مسیحیان برگشتند همچنین اندک نیروهای امپراتور الکسیسوس فراخوانده شدند، این در کنار اختلافات دیگر باعث شد صلیبیون شهر را به روم پس نهند. (بعدتر دولتی به نام شاهزاده نشین انطاکیه ایجاد کردند) و بدین ترتیب ارتباط آنها با قسطنطنیه قطع شد. نهایتا شهر به دست مسحیان افتاد اما در این حین خبر رسید ارتشی چهار برابر نیروهای کمکی قبلی به تعداد 45 تا 55 هزار نفر به فرماندهی کربوغا اتابک جنگ آزموده شهر موصل، به دستور امپراتور سلجوقی و با هماهنگی خلیفه عباسی از بغداد به سمت انطاکیه میآید.
صلیبیون بدون آذوقه از قسطنطنیه در خطر نابودی بودند و حالا در شهری که چند روز پیش محاصره کرده بودند، محاصره میشدند.
نهایتا پس از چند روز دفاع خونبار از دروازه های شهر سلجوقیان به امید گرسنگی کشیدن دشمن عقب نشسته شهر را محاصره کردند. مسیحیان که راه دیگر نداشتند از دروازه غربی شهر بیرون آمده و سپاه سلجوقی که در سراسر دشت پخش شده بود را پیش از آرایش گرفتن شکست دادند.
بدین ترتیب حکومت آنها بر انطاکیه مستحکم شد و بویموند نورمن به حکومت این دولت شهر رسید، این باز به نوبه خود سپاه صلیبی را کوچک تر کرد چراکه نورمن ها در انطاکیه توقف کردند.
بعد از چند ماه اختلاف و توقف آنها رهسپار جنوب شده چند شهر دیگر از جمله (معرة النعمان) که وقایع فجیعی در آن رخ داد را تصرف کردند.
در معرة النعمان همچون چند مورد دیگر آنها به کشتار غیر نظامیان مسلمان و یهودی ساکن شهر پرداختند و سطح خشونت بسیار بالا بود، اما از طرف دیگر در بسیاری از موارد نیز مسلمانان بعد از رسیدن سپاه صلیبی، کشیش ها یا اسقف شهر را بر روی دیوار ها جلوی چشم صلیبیون سر میبریدند یا از دیوار ها پایین میانداختند. معروف است در محاصره معرة النعمان پادگان شهر بر دیوار ها صلیب میگذاشتند و رویشان ادرار کرده آب دهان میانداختند، که این خود عامل بیشتر شدن خشم مسیحیان میشد.
همچنین میزان پستی بلندی هایی که این سپاه تحمل کرده بود در تاریخ کم نظیر است، به طوری در محاصره انطاکیه تشنگی در میان مسیحیان به حدی میرسد که برخی صورت خود را در خاک فرو میکردند تا رطوبت را بمکند ولی گاها با اینکار زالو قورت داده مرگ دردناکی را تجربه میکردند.
حال از طرفی چند سال پیش از رسیدن صلیبیون، خلافت شیعی فاطمی در مصر، بیت المقدس یا اورشلیم را از سنی های سلجوقی گرفته بود. آنها میپنداشتند که صلیبیون مزدوران روم شرقی هستند که علیه سلجوقیان گسیل شده اند و از مقصد آنها یعنی اورشلیم خبر نداشتند؛ همچنین چون با روم شرقی روابط بسیار دوستانه برقرار کرده بودند خطری احساس نمیکردند.
با جدایی صلیبیون از روم شرقی اما فاطمیون شیعه تازه از قصد آنها خبردار شده و خود را برای محاصره اورشلیم آماده کردند.
نهایتا در سال 1099 صلیبیون پس از 3 سال پیاده روی و جنگ مداوم به دیوار های شهر مقدس رسیدند.
افتخار الدوله فرماندار شهر از پیش برای محاصره آماده شده بود چنانچه تمام چاه های اطراف را مسموم کرده، زمین های کشاورزی را سوزانده و درخت ها را قطع کرده بود. با گذشت هفته ها اما چند کشتی ایتالیایی از شهر جنووا به ساحل سرزمین مقدس آمده، چوب های کشتی ها خود را جهت ساخت ادوات محاصره به اورشلیم رساندند و صلیبیون با ساخت یک برج متحرک بسیار بزرگ موفق شدند وارد شهر شده اعراب فاطمی را شکست دهند.
نهایتاً با پیروزی صلیبیون پادشاهی اورشلیم تاسیس گردید و گادفری کنت بولیون به پادشاهی رسید گرچه او لقب نگهبان مقبره مقدس مسیح را بر خود گذاشت چراکه وجود پادشاه در شهری که مسیح در آن مصلوب شد را بی احترامی میدانستند.
پس از تاسیس پادشاهی اورشلیم وزیر الأفضل شاهنشاه حاکم واقعی خلافت فاطمی با ارتشی 20 هزار نفری به عسقلان آمد تا صلیبیون را بیرون راند اما آنها پیش دستی کرده با سواره نظام سنگین خود به اردوگاه اعراب زدند و سپاه فاطمی شکست خورد.
پس از این پیروزی جنگ برای بسیاری تمام شده و آنها به عنوان قهرمانان به اروپا برگشتند، اما خلافت فاطمی دست بردار نبود و در 19 سال 14 عملیات بزرگ دریایی و زمینی انجام داد، حملات سال های سال های 1099، 1102, 1103, 1105, 1111 و 1115 برجسته ترین آنها میباشند. تمامی این حملات با شکست روبرو شدند که میتوان علت آنها را شکل ارتش های عرب فاطمی دانست. پیاده نظام سبک و سواره عمدتا سبک عربی و تاکتیک های پیکار مستقیم آنها در برابر یورش سواره نظام سنگین اروپایی علی رغم برتری عددی همواره در هم شکسته میشد.در حالی که ترک های سلجوقی با تاکتیک بزن در رو و عقب نشینی فریب آمیز، رقبای بسیار خطرناکتری برای صلیبیون بودند و حتی در نبرد دورلیم به سال 1097 و محاصره انطاکیه 1098 سپاه صلیبی تا مرز انهدام رفت.